قدرت اقتصاد فناوری

اقتصاد فناوری
به اشتراک میگذارم:
فهرست

قدرت اقتصاد فناوری و اقتصاد جهانی

برخلاف نقش خیره‌کننده فناوری‌در تجارت و زندگی روزمره، بسیاری از ناظران به طور واضح می‌پرسند آیا فناوری واقعا تاثیر آن‌چنانی بر اقتصاد جهانی گذاشته است؟ مطالعات نشان می‌دهد شرکت‌های با شدت بالایی از فناوری، سود ناخالص بالایی دارند. (شدت فناوری معیاری اختصاصی است که مخارج فناوری را نسبت به درآمدهای یک شرکت یا صنعت و هزینه‌های اجرایی آن تحلیل می کند).

فناوری و معیارهای  اقتصاد کلان سنتی

بسیاری از اقتصاددانان می‌پرسند اگر فناوری تا این حد مهم است چرا انقلاب دیجیتال، همانطور که امید آن می‌رفت معیارهای  اقتصاد کلان سنتی  مانند GDP و بهره‌وری را افزایش نداده است؟ برای مثال، رشد بهره وری سالانه در آمریکا از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ در حدود نرخ میانگینی کند برابر با ۳/۱ درصد بوده است که این میزان نصف نرخ سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ بود. اقتصاد آمریکا سه ماه متوالی بهره‌وری نزولی را از سه ماه چهارم سال ۲۰۱۵ تا سه ماه  دوم سال ۲۰۱۶ تجربه کرده است که این طولانی ترین دوره نزولی از اواخر دهه ی ۱۹۷۰ است.

قدرت اقتصاد فناوری

فناوری و معیارهای سلامت اقتصادی

منتقدان به شکست فناوری در رسیدن به هدف اشاره می‌کنند. با این حال، این عدم موفقیت بیشتر مبتنی بر تخیل است تا خود فناوری. کاهش سرمایه‌گذاری در فناوری با افت چشمگیر در رشد اقتصاد کلان همراه است. در حقیقت، اقتصاد فناوری ارتباط نزدیکی با GDP ، بهره وری، و دیگر معیارهای سلامت اقتصادی دارد.

تاثیر فناوری بر رشد اقتصادی

برای سال ها، اقتصاددانان در اهمیت فناوری بر رشد اقتصادی تردید داشته اند. ضعف آشکار فناوری‌های جدید در تقویت بهره وری به نام تناقض سالو شناخته شده است که از نام اقتصاددان برنده ی جایزه ی نوبل  رابرت سالو گرفته شده است. سالو در سال ۱۹۸۷ گفته : می توانید ببینید که کامپیوتر ها همه جا هستند غیر از آمار بهره وری”. او در کتابش، رشد و افت اقتصاد آمریکا نوشته: استاندارد زندگی آمریکا از زمان جنگ داخلی، بیان کرد که فناوری‌های جدید امروز، همچون برقی کردن، ماشین ها، و ارتباطات بی سیم در طول انقلاب صنعتی دوم، مانند گذشته دنیا را تغییر نمی‌دهند.

 

برای آگاهی بیشتر در مورد دیگر خدمات آژانس دیجیتال مارکتینگ بهیدو همین حالا با ما تماس بگیرید .

[button title=”تماس با ما” link=”https://behido.com/contact-us/”   color=”#fff” font_color=”#666″ size=”2″  class=””  onclick=””][button title=”برنامه ریزی وطراحی کمپین دیجیتال مارکتینگ” link=”https://behido.com/tariffs”   color=”#fff” font_color=”#666″ size=”2″  class=””  onclick=””]

 

همچنین دیگر اقتصاددانان می‌گویند فناوری اطلاعات می‌تواند در مرحله ای از توسعه یافتگی باشد که در آن دوره، اثر بالقوه آن هنوز خود را نشان نداده است، مانند اختراعات ابتدای قرن بیستم، همچون روشن سازی الکتریکی، که بعد از معرفی شان مسلط گردیدند، نتوانسته است فورا رشد بهره وری کند را سرعت بخشد.

نقش فناوری در بهره‌وری

جان فرنالد، یک متخصص برجسته بهره وری در بانک فدرال ریزرو در سان فرانسیسکو، مشخص کرده است که روند افت اخیر در بهره‌وری با دسته ای از عوامل از جمله مسکن، دستاوردهای تحصیلی، سرمایه طلبی، و رکود بزرگ که بعد از سال ۲۰۰۷ آغاز شد ارتباطی نداشت و دلیل آن خود فناوری بود.

تاثیر سرویس‌های رایگان اینترنت بر اقتصاد

با سازماندهی مجدد صنایع بعد از رشد سریع اینترنت که در اواسط دهه ۱۹۹۰ شروع شد، پتانسیل درآمدهای قابل تغییر از فناوری به طور قابل توجهی نقصان یافت. فرنالد اخیرا یادآور شده که به طور کلی خطاهای اندازه گیری سزاوار ملامت نیستند و سرویس های رایگان اینترنت تاثیر ناچیزی بر اقتصاد دارند.

اقتصاد فناوری

نقش فناوری‌های جدید در افزایش بهره‌وری

اریک برینجولفسون و اندرو مک آفی، مدیران نوآوری MIT در شرکت اقتصاد دیجیتال به طور خوش بینانه‌تری برآنند که افزایش بهره وری همراه با فناوری‌های جدید، تنها بعد از یک دوره طولانی زمانی، یعنی هنگامی که فناوری‌ها قدرتمند شده و به اندازه ی کافی ارزان گشته اند تا نیروهای قابل تغییر واقعی شان بتوانند مشارکت کنند، امکان پذیر خواهد بود. دیگر عالمان اقتصادی نیز معتقدند که ما تازه حالا پتانسیل قابل تغییر در نوآوری‌های جدید مانند اطلاعات بزرگ، هوش مصنوعی، رباتیک پیشرفته، نانو تکنولوژی و بیوتکنولوژی می‌‎فهمیم. همچنین رابرت آتکینسون، از بنیاد فناوری اطلاعات و نوآوری، بیان می‌کند که آمریکا در چند دهه آینده هنگامی که فناوری های قابل تغییر مانند این ها به استفاده عمومی برسند احتمالا به اندازه ۳ درصد تا ۵/ ۳ درصد به ازای هر سال به اندازه یک عدد درصدی بیشتر از سرعت نسبتا سریع در سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۷ با افزایش بهره وری مواجه خواهد شد.

فناوری و مقیاس‌های سنتی رشد اقتصادی

ما معتقدیم در بسیاری از موارد، مقیاس‌های سنتی رشد اقتصادی، سودمندی‌های مهم تکنولوژی را به حساب نمی‌آورند و کمتر از آنچه که در دنیای تولید انبوه بودند به رونق مرتبطند. برای مثال، GDP، یک فاکتور مهم در محاسبه ی بهره وری، از لحاظ در بر گرفتن بسیاری از پیشرفت‌های تولید شده با تکنولوژی در استانداردهای زندگی ناتوان است. این سودمندی‌ها شامل راحتی بیشتر و تجربه مشتری بهتر هستند که از طریق سرویس های دیجیتال فراهم شده و گستره ی وسیعی از اطلاعات مانند نقشه‌های آنلاین، نتایج جست و جو و رسانه‌های اجتماعی که به صورت مجانی و بدون هزینه‌های توزیع حاشیه‌ای فراهم گشته‌اند. خطاهای اندازه‌گیری مانند این ها به طور نسبی دلیل اینکه رشد بهره وری حداقل بر اساس معیارهای فعلی تا این حد در چند دهه ی گذشته کند بوده است را توضیح می دهد.

مخارج تکنولوژی و رشد اقتصادی

ما به جای این دیدگاه که تکنولوژی بر بهره وری تاثیر ناچیز دارد، از بهره وری و GDP محاسبه شده دریافته ایم که رابطه‌ای قوی بین مخارج تکنولوژی و رشد اقتصادی وجود دارد. برای مثال، عاملان اجرایی می‌توانند با اندکی دقت تاثیر کاهش در مخارج تکنولوژی بر اقتصاد کل را پیش‌بینی کنند. هر زمانی که شرکت ها مصرف‌های اختیاری را به منظور محکم کردن سودها در طی یک رکود اقتصادی تقلیل می‌دهند، آنها سرمایه‌گذاری‌هایشان در تکنولوژی را بسیار کاهش می‌دهند. بعد از آن ، GDP به سرعت به طور چشمگیری افت می‌کند و ظرف مدت چند سال بهره‌وری کار در اقتصاد کاهش می یابد. (به خاطر داشته باشید که نوآوری فناوری جز مهمی از بهره وری است.)

اقتصاد فناوری

دلایل کند شدن بهره وری در دهه اخیر

افت شدت فناوری که در نتیجه ی کاهش مخارج فناوری به وجود می آید موجب می‌شود که نیروی کار کاهش یابد که این مورد تا سه سال بعد در بهره‌وری نمود پیدا می‌کند، زیرا بهره‌وری معیاری پیچیده‌تر است. همانگونه که در آمارهای رسمی نشان داده شده، یک توضیح احتمالی برای کند شدن بهره‌وری در دهه اخیر می‌تواند این باشد که اقتصاددانان و رهبران تجاری معیارهایی که اثر تکنولوژی را به بهترین نحو نشان می‌دهد را دنبال نمی‌کنند. یعنی اینکه ببینند اقتصاد از طریق تکنولوژی شکوفا می‌گردد که بر اطلاعات دیجیتال متمرکز است. ما نیازمند آن هستیم که به جای اقتصادی سنتی دیدی فراتر داشته باشیم که بر دنیای عصر صنعتی مادی متمرکز باشد. ارقامی مانند قیمت ذخیره ی کلاود، سرعت پردازش اطلاعات، سرعت پهنای باند، و گسترش مهارت قرن بیست و یکم می توانند ارتباط بیشتری داشته باشند. این امر نیازمند تغییر در تفکر درباره ی چگونگی سرمایه گذاری ما در تکنولوژی و نحوه اندازه گیری اثرات آن بر اقتصاد کلان است.

حجم شاخص فناوری

ما مدعی آن هستیم که کند شدن بهره‌وری نشان دهنده شکست در رسیدن به حجم شاخصی از فناوری است. برخلاف رشد سریع مخارج و اثر قابل توجه فناوری، سطح شدت فناوری در شرکت‌های دنیا به طور پیوسته از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ نزول یافته است. بله، شما درست خواندید: برخلاف رکورد مخارج در فناوری، شدت فناوری در حال سقوط است.در حالیکه هزینه های فناوری با سرعت بیشتری نسبت به درآمدها در حال افزایش هستند که در نتیجه ی آن سرمایه گذاری‌ها رخ می‌دهد، هزینه‌های اجرایی حتی با سرعتی بیشتر از آن در حال افزایش‌اند. در واقع، شرکت‌ها برای سرمایه گذاری‌های چشمگیرشان در فناوری دریافتی کمتر و کمتری می گیرند.

مخارج فناوری

بیشتر شرکت‌ها حدود ۵ درصد درآمدهایشان را صرف فناوری می‌کنند، که میزان سرسامآوری نسبت به دیگر هزینه‌های مهم است. در حقیقت، پاندول دوباره دارد به سمت یک کسادی بزرگ در مخارج فناوری نوسان می‌کند. بانک‌های بزرگ که معمولا خرج های سنگینی در صنعت آی‌تی می‌کنند، ۲۵ تا ۳۰ درصد تقلیل در مخارج فناوری خود را اعلام کرده اند. IDC پیش بینی کرده است که پرداخت‌های جهانی در زمینه ی IT بعد از رشد ۵ تا ۶ درصدی طی پنج سال گذشته برای رشد تا حد ۲ درصد تنظیم شده است.

مدیریت مخارج در حوزه فناوری

تصور کنید! چه اتفاقی می‌افتاد اگر زمانی که کارها طی انقلاب صنعتی خوب پیش نمی‌رفت، شرکت‌ها از ماشین‌ها، خودکارسازی، راه‌های آبی یا برق کمتر استفاده می‌کردند؟ امروز، بسیاری از شرکت‌ها در حال کاهش دادن آن دسته از سرمایه‌گذاری های حیاتی هستند که می‌توانند موج جدیدی از رشد را به راه بیندازند. در بسیاری از موارد که سرمایه‌گذاری بسیار سریع‌تر از تکنولوزی است می‌تواند موجب صعود چشمگیر شود برای مثال،کاهش هزینه‌های دیگر از طریق خودکارسازی مخارج افزایش می یابد. اما این تنها در صورتی رخ می‌دهد که شرکت‌ها مخارج تکنولوژی خود را به درستی مدیریت کنند.

امتیاز دهی شما به این صفحه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در بهیدو مشاوره رایگان دریافت کنید

فرم مشاوره رایگان